روزت مبارک دختر مامان
با یکی از دوستان داریم پیامکی احوالپرسی میکنیم. حال حلما را میپرسد؛ خوب است. میخواهم بنویسم که چه کار جدیدی یاد گرفته. می نویسم «یاد گرفته بایسته» بعد فکر میکنم خب ایستادن را قبلا هم بلد بود. اضافه میکنم «تنهایی.» باز میبینم خب قبلا هم تنهایی میایستاد، اما با کمک میز و مبل. حالا بدون این که دستش را به چیزی بگیرد میایستد. مینویسم « یاد گرفته بایسته. تنهایی. روی پای خودش.» بعد خیره میمانم به پیامکی که دارد فرستاده میشود. توی ذهنم تکرار میکنم «روی پای خودش... تنهایی...!» و فکر میکنم «چه زود دست&...