بیست و سه ماهگیت مبارک
نفسم می گیرد در هوایی که نفسهای تو نیست
خانوم مامان تو این مدتی که مامان نیست و ازت کلی دور شده ببیشتر اذیت می شی جوری که هر وقت مامان می بینی کلی بهانه می گیری یا شبا اصلا از بغل مامان تکون نمی خوری بعد از اداره هم وقتی میام خونه همش بغلمی بخوام اشپزی کنم روی کابینت کنارم نشستی یا بغلمی
خلاصه کلی مامان ناراحته از اینکه ازت دوره
بازی شوتینگ توپ
از حرف زدنت بگم که کلا همه چی میگی و معنی همه حرفارو میفهمی و استفاده هم می کنی...
بابا امشب می گفت به شما دور سرت بگردم شما گفتی الهیییییی
دیکشنری شما:
افعال جدید:
مامان حلما لب تاب شکست نشین روش .....................حلما:نَکَست
نَگویید،نَکونید،بُخولیم،بِسوسَم(بپوشم)
البالو:اب لَبو
کلی شعر حفظ کردی :مامان مشکیا رو میگی شما (نمی زاری مامان حرفش تموم شه تند و زود میگی)
شبا که ما میگابیم ، اقا پلیسه (اگا پلیسه)بیداله،ما خواب گوب می بینیم ،اون دنبال شکاله،اقا پلیسه زلنگه،با دزدا خوب می گنده،ما پلیسو دوست دالیم ،بهش احتلام میزالیم
اتل متل توتوله
اتل متل یه مورچه(که خیلی دوست داری)
اتل متل یه موچه،قدم میزد تو توچه،یه روز یه کفش بلگرد،پای اونو لگدکرد،مورچه ی پا سکسته،راه نمیله نسسته،با برگی پاشو بسته نمی تونه کالل کنه ،دونه ها رو بال کنه،تو لونه انبال کنه،مورچه جونم تو ماهی،خوب بشه پات الهی
اقا خرگوشه
عروسک قشنگ من(که خیلی دوست داری)
راه میری تو خونه هی میخونی میرم مَدُسه میرم مَدُسه
البته یه حرف زشتم یاد گرفتی هر کی اذیتت می کنه می گی بیسول
موقع خوابتم همش میگی بمال(دستو،پا....)
اینم از پازل چیدنت
اب بازی خیلی دوست داری
اینم از علاقه بیش از حدت به خودکاری کردن پاهات
بازی با لوازم مامان مثل بازی با سبد
بازی با لوازم ارایش
استقلالت و لباس پوشیدنت که هر چی دستت میاد از پاهات می پوشی
اسم این نی نی تو گداشتی امیر حسین اینجا هم می گفتی گابیده تو گونش